به
ساعتم نگاه کردم نزدیک ۹ صبح بود، همه در صنف نشسته بودند. چشم ها به سوی
استاد، خیره شده و سکوت همه جا را فراگرفته بود، ناگاه صدای تق تق دروازه به گوش رسید.
همه با تعجب به دروازه می نگریستند. استاد
با عجله دروازه را گشود. پیرمردی با لباس های
ژولیده و کهنه بود که عینک ذره بینی بزرگی به چشم داشت. با کمک عصای چوبی اش لنگ لنگ
کنان داخل صنف شد و شروع کرد به ناله و زاری که در راه رضای خدا خیرات بدهید. بعضی
از شاگردان خند یدند و برخی نیزکه دل شان به حال پیرمرد سوخته بود، شروع کردن به پالیدن
کمی پول تا به پیرمرد کمک کنند، اما استاد به شاگردان اجازه نداد و چون کمی عصبانی
شده بود با ملایمت او را از صنف بیرون کرد. پس از مکثی کوتاه دوباره سخنانش را آغاز
کرد. هنوز حواس ها جمع نشده بود که دوباره
دروازه به صدا در آمد. این بار همان پیر مرد بدون اجازه گرفتن به سرعت داخل دروازه
شد و دستانش را به سوی دانشجویان بلند کرد و تمنای کمک و همیاری نمود. استاد که بسیار
عصبانی شده بود با خشم وناراحتی گفت :"پدر جان هر کاری یک جای داره، پوهنتون که
جای گدایی نیست" و سپس بیرونش کرد. استاد که تمرکز فکر خویش را از دست داده بود،
صنف را ترک کرد و رفت . با خود می اندیشیدم که با وجود مسوولان امنیتی در دروازه ی
دانشگاه چگونه این پیرمرد توانسته است حتا به داخل صنف ها نفوذ کرده و برای استادان
و شاگردان اخلال وارد کند. اما جوابی برای این پاسخ نداشتم."
گفته
های بالا از زبان دانشجویی است که از نبود نظم در دانشگاه و بی کفایتی مسوولان امنیتی
انتقاد شدید دارد.
اجمل
دلنوا دانشجوی سال سوم دانشکده ی اقتصاد، عدم
رعایت نظم را از جمله دلایل ورود گداها
به داخل دانشگاه می داند و می گوید : " متأسفانه در جامعه ی ما نظم و مقررات هیچ
وقت و در هیچ اداره و مرکزی رعایت نمی شود و هرکس به نحوی سوء استفاده های خود را می
کند به همین خاطر است که در دانشگاه چنین مسایلی ایجاد می شود و اذهان دانشجویان را
مشوش می کند."
به
باور وی، مسوولان امنیتی به علت کمی معاش، دست به معامله گری با گدایان می زنند که
نه تنها گداها بل، هر فرد دیگری می تواند به راحتی به داخل دانشگاه راه یابد. دانشگاه
فضایی جهت کسب علم ودانش جوانان مبتکر و با استعداد می باشد و دانشجویان نیز با اطمینان
از چنین محیطی با خاطر آسوده تحصیل می کنند، اما بی توجهی مسوولان امنیتی نسبت به ورود گداها
در صحن دانشگاه به سادگی می تواند زمینه ای برای فرصت طلبان مهیا کند و خطر بزرگی برای
دانشجویان محسوب گردد. مصباح حسین دانشجوی دانشکده ی ژورنالیزم، با نظریه های محمد علی موافق بوده و اظهار می دارد که، ورود گدایان
به دانشگاه نشانه ی این است که تا هنوز هم آن نظم و دسپلینی که باید در دانشگاه هاحاکم
باشد، وجود ندارد.
وی همچنان ضعف نظم امنیتی
و نظم اداری در دانشگاه را از جمله عوامل ورورد گدایان عنوان می کند و ادامه می دهد
که از یک سو مسوولان امنیتی در انجام وظیفه ی
خود کوتاهی می کنند و از سوی دیگر کارمندانی که موظفند به جز از دانشجویان،
باید مانع ورود افراد دیگر به داخل دانشکده ها شوند ، اما آنان نیز بی توجه هستند.
اجرای
قانون دانشگاه، یکی از وظایف اساسی مسوولان می باشد که پای بندی به آن موجب پیشگیری
از وقوع حوادث ناگوار می شود، اما اگر این بی توجهی ها ادامه یابد به طور قطع جبران
حوادث ناگوار جبران ناپذیر خواهد بود. برخی دیگر از دانشجویان بدین باور اند که، عدم
داشتن فرهنگ در جامعه و بی احترامی به ارزش های اخلاقی سبب مشاهده ی چنین صحنه هایی
در محیط دانشگاه شده است. نجیبه ستانکزی دانشجوی دانشکده ی ادبیات بدین باور است که
گدایی مسأله ای ضد هنجار و ضد ارزش های جامعه می باشد و زمانی که در محیط علمی و آکادمیک
گداها به راحتی می توانند بگردند و گدایی کنند، نشان دهنده ی این است که ارزش های جامعه
رعایت نمی شود و کسی نیز بدان احترام قایل نمی باشد.
براساس
گفته های محمد علی یکی از دانشجویان دانشگاه کابل، حضور گداها، در دانشگاه و حتا داخل صنف های دانشکده، ناشی از عدم داشتن فرهنگ درست در جامعه می باشد. چرا که اگر فرهنگ
وجود می داشت گداها برای گدایی کردن هرگز به مکان های علمی نمی رفتند و اذهان دانشجویان
را مختل نمی کردند. همچنین تعدادی از دانشجویان
دیگر بدین نظراند که گدایان نقش موثری در اشاعه و ترویج فساد اخلاقی دارند. بدین گونه
که آنان می توانند با ورود به دانشگاه، فکر و اندیشه های سالم جوان را تغییر دهند و
از آن در جهت انجام اعمال زشت و دهشت آور استفاده کنند. محب الله که سه سال است در رشته ی حقوق تحصیل می کند، در
این باره می گوید : " بسیاری از دانشجویان به مواد مخدر آلوده شده اند و در دانشگاه
چرس و مواد مخدر به راحتی به فروش می رسد، اما هیچ منبع و ارگانی نیست که نظارت داشته
باشد، پرسش این جاست که این مواد چگونه به داخل دانشگاه می رسد، در واقع می توان گفت
که گدایان شایسته ترین افرادی هستند که در نقش گدا، می توانند این مواد را انتقال دهند
و موجب اشاعه ی فساد اخلاقی در سطح دانشگاه شوند.
به
عقیده ی وی، انرژی که باید صرف تحصیل و ایجاد نو آوری ها در جامعه شود، صرف عیاشی و
خوش گذرانی شده و علاوه بر این که نیروی جوان کشور آسیب می بیند، دولت نیز باید مصارف
هنگفتی را جهت ترک اعتیاد جوانان بپردازد. اما سمون یار کوچی قوماندان امنیتی دانشگاه
کابل، در این رابطه می گوید : " این معضل در گذشته وجود داشت، اما به تازگی مسوولان
امنیتی نه تنها گدایان، بلکه کودکان دست فروش را نیز خارج کرده اند." به گفته
ی وی مشکل اساسی، وجود خانواده هایی است که در داخل دانشگاه زندگی می کنند که اطفال
یا اعضای خانواده ی خود را به صنف ها می فرستند و مانع فعالیت استادان و دانشجویان
می شوند.
موصوف
ادامه می دهد که، این خانواده ها ماموران وزارت تحصیلات عالی می باشند که از گذشته
در دانشگاه زندگی می کردند، اما به تازگی امر تخریب خانه های شان گرفته شده است و تا چند وقت دیگر این مشکل نیز رفع خواهد شد.
قوماندان
امنیتی دانشگاه کابل همچنان انتقاد دانشجویان مبنی بر بی توجهی مسوولان امنیتی را رد
نموده خاطر نشان می سازد که، مسوولان امنیتی بدون مشاهده ی کارت هویت، هیچ فردی را اجازه ی ورود
نمی دهند و به جز از دانشجویان نیز، اشخاص غیر مسوول نمی توانند به داخل دانشگاه راه
یابند.
در
اخیر می توان گفت که تنها با نظارت و کنترول دقیق موظفان امنیتی است که می توان فضایی
امن و آرام در دانشگاه ایجاد کرد، اکثر خانواده
ها با اطمینان و اعتمادی که نسبت به فضای دانشگاه دارند، فرزندان خویش را جهت فراگیری
علم و دانش به شهر کابل روان کرده اند، اما اگر به ناامنی در دانشگاه دامن زده شود،
به طور یقین خانواده ها از درس و تعلیم فرزندان
شان به ادامه ی تحصیلات عالی، ابا می ورزند.
باید
یادآور شد که کنترول و نظارت مسوولان نیز باید به طور یکسان بر دانشجویان صورت بگیرد،
زیرا در بیشتر وقت ها دیده شده است که مسوولان امنیتی با نگاهی تعصب گرانه به دانشجویان
می نگرند و ازبرخی دانشجویان در وقت داخل شدن به دانشگاه کارت هویت نمی خواهند، نگاه متعصبانه ی سربازان می تواند نا
امنی را در سطح دانشگاه وسعت بخشد.
گزارش:
مریم اکبری2010
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر