۱۳۹۲ اردیبهشت ۱, یکشنبه

زنان از مزاحمت های خیابانی به ستوه آمده اند. چرا شهر به فضایی برای ایجاد مزاحمت ها مبدل شده است؟


ازدحام موتر ها، سرک را مسدود ساخته بود ، صدای آرنگ موتر ها و شکایت های راننده ها سر گرفت، به سختی خود را از آن همه هیاهوی شهر نجات دادم .از زیارت شاه دو شمشیره می گذشتم...
که ناگاه در کنجی از سرک سر و صدایی برخاست، مردم سراسیمه به آن سو می دویدند و مانند سیاه لشکری دور هم حلقه زده بودند من هم پیش رفتم تا بدانم که قضیه از چه قرار است. هرچه نزدیک تر می شدم جملات زننده تری به گوشم می رسید، صدای زنی که مشغول فحش و ناسزاگویی به شخصی بود، شنیده می شد، از لا به لای زنان عبور کردم و خود را به آن زن نزدیک کردم . زن جوانی بود که چهره اش از شدت قهر و خشم سرخ و کبود شده بود و چادر آبی رنگش در کنجی از سرک افتاده بود. مدام به مردی که روبرویش ایستاده بود ناسزا می گفت. یک پای بوتش را از پایش کشیده بود و هر وقت فرصتی پیدا می کرد با آن بر سر مرد جوان می کوبید .
از زنی پیر ماجرا را پرسان کردم، گفت: "او بچه زن را اذیت کده ، لابد زیاد مزاحمش شده که زن جوان را عصبانی کده"
در همان لحظه پولیس از راه رسید و قضیه را پرسید .
 زن که دلش از عقده پر شده بود با صدایی بعض آلود گفت : " ای مرد ولگرد احمق چند ساعت است که تعقیبم می کنه و گپ های بیهوده و کثیف می زنه ، هر چی برش گفتم برو بیادر مزاحمم نشو گوش نکد و نزدیک تر می شد ، مه هم صبرم تمام شد و بوتمه کشیدم تا بفهمه که آزار دادن یعنی چه .پولیس صاحب ای رقم انسان های پست و ولگرده الا نکنین اگه نه خودم تا قوماندانی میرم و جزایش میتم!"
آن سرباز که با شنیدن گپ های زن جوان به خشم آمده بود، سیلی محکی بر گوش مرد زد و گفت : " تو بی شرم ، از خود آبرو نداری که مزاحم دیگران می شی؟ جزایی بتمت که ده عمرت ندیده باشی ."
دستان مرد را بست و او را با خود برد .


اما این که آیا به واقعیت آن انسان به سزای عمل ناپسند خود می رسد فقط خدا آگاه است .
شماری زیادی از زنان جامعه ی ما نه تنها در شهر بلکه حتی در کوچه و بازار هم از شر انسان های بی بند و بار احساس امنیت نمی کنند و مدام مورد آزار و اذیت قرار می گیرند . روزانه اتفاقات ناگواری رخ می دهد که در ذهن نیز قابل تصور نمی باشد ، شهر پر شده از اشخاص بیکار و بی مسوولیتی که جز ضرر رساندن به مردم و ایجاد مزاحمت برای بانوان کاری ندارند و مدام در شهر پرسه می زنند.
 ایجاد مزاحمت ها برای بانوان و بی توجهی مسوولان نسبت به جمع آوری اشخاص ولگرد ، صبر و فغان بانوان را به سر رسانیده است . آنان خواهان توجه جدی و اساسی مسوولان نسبت به این مسئله می باشند.
 اما باید که به راستی چه مسائلی موجب ایجاد مزاحمت ها به این خانم ها گردیده و امنیت و راحتی خاطر آنان را بر هم زده است .
رویدا صمیمی دانشجوی سال دوم رشته ی اداره و مدیریت که از وضعیت نابه سامان و نا مناسب امنیتی در داخل شهر ناراضی به نظر می رسد ، در این باره می گوید که هیچ یک از بانوان از مزاحمت های سر سرک در امان نمی باشند و پیوسته مورد آزار و اذیت قرار می گیرند ، هر روز که به دانشگاه می روم با عصبانیت و چهره ای بهت زده از ماتم به خانه باز می گردم و تا اکنون به یاد ندارم که روزی بدون ناراحتی به خانه برگشته باشم.
وی ادامه می دهد : " یک روز که از دانشگاه به طرف خانه می رفتم ، پسری آمد و از من وقت ساعت را پرسید ، من هم محترمانه به وی پاسخ دادم ، اما نمی دانستم که نیت بد دارد ، پس از چند لحظه دوباره نزدیک شد و از من درخواست پذیرش نمبر موبایلش را کرد ، اگر چه جواب رد دادم اما او همچنان به هزیان و مزخرف گویی خود ادامه می داد تا جایی که کاسه ی صبرم لبریز شد و مرا وادار به پرخاشگری و ناسزاگویی کرد ، من تنها از این طریق توانستم خود را از شر او نجات دهم.
برخی از شهروندان ، بی سوادی را عامل عمده ی پدیدایی چنین مسایلی می دانند که به علت عدم درک درست مردم از شخصیت و مقام زن ، وی را موجودی خوار و حقیر جلوه داده و پیوسته مورد آزار و اذیت قرار می دهند.
همچنین خاتول دانشجوی دانشکده ی ژورنالیزم ، دلیل عمده ی اکثر مزاحمت ها را بی سوادی و بیکاری دانسته ، اظهار می دارد که طی سال های جنگ و آواره گی بیشتر مردم افغانستان به خصوص جوانان ، به دلیل نبود امکانات و زمینه ی تحصیل بی سواد مانده اند و درک درستی از چگونگی رفتار با زنان ندارند ، به همین خاطر آنان را اذیت می کنند.
 به باور وی بیکاری نیز از جمله دلایلی است که جوانان برای اتلاف وقت خود و سرگرمی به کوچه گردی و ولگردی رو می آورند و مسبب مزاحمت های خیابانی برای زنان و دختران می شوند.
عده ای بدین معتقدند که فقر و تنگدستی ، چالشی است که مردم به ویژه جوانان را به سوی انجام اعمال زشت و ناپسند می کشاند ، اشخاصی که از زمان کودکی در سرک رشد کرده اند و از آداب و تربیت اسلامی بویی نبرده اند .
محمد هاشم پسر جوانی که در کوته سنگی دکانداری می کند ، خانواده را در تربیت فرزند صالح مسوول می داند و بیان می دارد که بیشتر خانواده های بی بضاعت و تنگدست برای به دست آوردن لقمه نانی و گذراندن زندگی مجبور می شوند تا فرزندان خود را از کودکی در کوچه و بازار به دستفروشی عادت دهند ، پس مسلماً هنگامی که این اطفال در کوچه و بازار رشد کنند، خوی و اخلاق همان محیط نیز در رفتار شان تاثیر می گذارد که منجر به شیوع فسا د اخلاقی در میان آنان می گردد که آزار و اذیت دختران جوان و زنان نشانگر چنین اعمال زشت و قبیح است.
خانواده در تربیت و پرورش فرزندان خود نقش موثری ایفا می کنند اما هنگامی که فقر و تنگدستی در جامعه رشد کند و ناچاری های جامعه فرزند را از پرورش خانواده دور سازد، پس افزایش چنین افرادی دور از انتظار نیست.
برخی از شهروندان مدعی اند که مسبب اصلی ایجاد مزاحمت ها برای زنان ، خودشان هستند ، چرا که تعدادی از دختران به علت عدم داشتن حجاب کامل در شهری پرازدحام ، سبب جلب توجه شده و مورد آزار و اذیت واقع می شوند.
در همین حال شیما استاد در یکی از مکاتب شهر کابل بر خلاف نظر دیگران ، اکثر مزاحمت های ایجاد شده را بستگی به کردار و رفتار دختران می داند اگر چه اسلام حجاب را راهی برای رهایی از ناهنجاری های جامعه عنوان می کند در بسیاری از حالات دیده شده است بانوانی که پوشش خود را حفظ کرده اند نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند و نمی توانند به راحتی در شهر بگردند.

وی راه حل این معضله را ارتقای سطح آگاهی پسران و دختران مسلمان کشور عنوان کرده ، می گوید که باید با بالا بردن سطح آگاهی مردم به ویژه جوانان و درک درست از اسلام ، می توانیم از ایجاد مزاحمت ها بکاهیم و با تطبیق این روش ، هرگز در یک کشور اسلامی ، چنین اعمالی ناپسند رخ نخواهد داد.
این در حالی است که طی سال های اخیر ، آزار و اذیت بانوان و گفتن سخنان ناپسند و به دور از شخصیت انسانی ، از سوی اشخاص مزاحم در کشور بسیار افزایش یافته که در جلوگیری و کاهش آن از سوی مسوولان امنیتی ، اقدامی در خور توجه صورت نگرفته است ، حتی در برخی موارد افراد پولیس با اوباشان و ولگردان همدست نیز می شوند.
به منظور کاهش میزان ارتکاب جرم و جنایت از سوی جوانان و روی آوردن به مفاسد اخلاقی مانند اعتیاد به مواد مخدر ، آزار و اذیت خیابانی زنان و دختران ، دولت باید یک برنامه ریزی درست ، در جهت ارتقای سطح آگاهی و رشد استعدادهای جوانان و ایجاد زمینه های اشتغال و تحصیل برای جوانان ، سطح بیکاری را که اکنون بزرگ ترین معضل در کشور محسوب می شود ، اقدامات موثری روی دست گیرد تا از این طریق توانسته باشد مانع افزایش ارتکاب جرم و جنایت متخلفان و روی آوردن به مفاسد اخلاقی مانند آزار و اذیت دختران و زنان گردد.
گزارش: مریم اکبری 2010

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر